چه کسانی در مصر می رزمند؟

پویا عزیزی – پس از به پا شدن یک قیام گسترده علیه حسنی مبارک رییس جمهور پیشین مصر، که تاریخ مصرف آن برای اربابانش به پایان رسیده بود. اوضاع مصر رنگ آرامش به خود ندیده است. حمایت آشکار آمریکا و غرب از سقوط مبارک و سپس روی کار آمدن مُرسی و گروه ارتجاعیون موسوم به “اخوان المسلمین” قابل رد و انکار نیست.

برخلاف پیش بینی های امریکا اما جامعه مصر تا کنون  در برابر این ارتجاع  از خود مقاومتی کم نظیر نشان داده است. تا یک بار دیگر به کسانی که برنامه های آمریکا و غرب را از پیش تعیین شده و یک کلیشه مشخص می پندارند (و مارکسیست های الگووار ایرانی از آن جمله اند) یادآوری کند که امپریالیسم نیز برای پیشبرد برنامه های خود همواره آزمون و خطاهایی دارد و بر تجربه های مدام تکیه می کند و اگر چه قدرت مطلق مدیریت جهان است اما نمی تواند چیزی را از قبل برنامه ریزی کرده و درست شبیه به همان را مو به مو اجرا کند.

ارتش مصر اما مدت ها بود که در انتظار موقعیتی به سر می برد تا خواست مردمی ضرورت حضورش را دریافته و قدرت خود را در آوردگاه خیابان به نمایش گذاشته و قدرت را در دست گیرد. پس با پایین کشیدن مرسی از قدرت و تکیه بر مردم حاضر در خیابان که امروز تمام و کمال در برابر اخوان المسلمین متحد شده اند، به جمعیت اخوان اجازه تظاهرات خیابانی داده تا میدان در گیری را گسترش داده و زمینه سرکوب را فراهم و از این طریق پایه های قدرتش را مستحکم کند. با قدرتگیری ارتش و تغییر کابینه و مدیریت سیاسی، آرایش نیروها در مصر دیگر به نفع آمریکا نبود و از همین بابت البرادعی نیز نتوانست بیش از مدت کوتاهی بر مسند قدرت تاب بیاورد.

این روزها با نگاهی به آرشیو رسانه های کلان امپریالیستی می شود خط مظلوم نمایی اخوان المسلمین را به روشنی دریافت. خطی که قرار است افکار عمومی جهان را به سویی خاص ببرد به سویی که تنها ارتش و عوامل حکومت جدید را مسئول درگیری ها و کشتار های اخیر در مصر نشان بدهد. حمله به کلیساها و ایجاد مزاحمت های گوناگون برای مردم و حتا گروگان گیری مخالفان و شکنجه آن ها را از جانب اخوان المسلمین به ارتش مصر نسبت بدهد؛درحالی که اخوان المسلمین از پشت بام های مساجد به سوی مردم آتش گلوله گشوده اند و اخبار برخی خبرگزاری ها از مسلح بودن به سلاح های سنگین هم خبر می دهند.

با روی کار آمدن ارتش و به قدرت رسیدن آن در حالی که رسانه های غربی اخوان المسلمین را مظلوم و ارتش را شبه جنایتکار نشان می دادند. عربستان سعودی، کویت، امارات و بحرین اقدامات اخوان المسلمین را در درگیری با ارتش محکوم کرده و هر کدام به نوبه خود از روی کار آمدن ارتش و دولت جدید اعلام حمایت کردند.

پادشاه عربستان در این باره پا از بقیه فراتر نهاده و در پیامی به رئیس جمهوری مصر، منصور عدلی و ژنرال السیسی با تروریستی خواندن اقدامات مخالفان دولت مصر اعلام کرده است : ” حکومت عربستان سعودی در مسیر مبارزه با تروریسم در کنار برادران مصری‌اش قرار دارد…این حق قانونی قاهره است که پاسخ گمراهان را بدهد و کسانی که در مصر دخالت می‌کنند درحال ایجاد آتش فتنه هستند.”

اگر چه این حرف تلویحا باید به دولت حامی عربستان یعنی ایالات متحده آمریکا گران تمام می شد. اما سخنگوی دولت موقت مصر آن را سخنان فراموش نشدنی نامیده است. وزارت دارایی عربستان سعودی هم چنین در ادامه این راه از در اختیار گداردن 5 میلیارد دلار در اختیار دولت جدید مصر قرار می دهد.

در میانه راه و به اجبار بازی به سویی دیگر چرخید. همه این اتفاقات دارند به روشن شدن مساله درگیری ها در مصر می انجامند اما هم چنان گوشه های تاریکی از ماجرا برجا مانده اند. شکی در این نداریم دولت های نام برده به عنوان حامیان دولت جدید مصر خود از بله قربان گویان تمام و کمال امریکا و غرب هستند و اساسا حیات و مماتشان بسته به موضع گیری هایی ست که از جانب امریکا به آن ها دیکته می شود.

اگر حکم بالا را در این مورد نیز صادق بدانیم باید بر این موضوع صحه بگذاریم که آمریکا و متحدانش اخوان المسلمین را لابه لای دو لبه قیچی گذارده اند. لبه های قیچی ای که یکی از آن را خود حمایت های معنوی امریکا به طور مستقیم و هم چنین از طریق رسانه های عمومی کلان و دیگری را ارتش مصر در حمایت کامل متحدان امریکا می سازند. تاریخ مصرف اخوان تمام شده است.

بی شک حضور یک نیروی مستقل سازمان یافته طبقه کارگر می توانست با اتکا به تسلیح خود و توده ها در برهه ای که مردم در برابر اخوان المسلمین صف آرایی کرده بودند جای ارتش را گرفته و حتا ارتش را نیز منحل کند و از این طریق تمام برنامه های امپریالیسم و متحدانش را نقشی بر آب دارد و بازی سیاسی را به شکلی دیگر تغییر دهد. اما کشور مصر و نیروهای مادی موجود در آن و هم چنین دخالت های کشورهای بیگانه در این فضا، آسمان آتیه سیاسی این کشور را به ابرهای تیره مزین کرده است.

شاید عدم وجود یک قطب قدرت کارگری در جهان برای دخالت مستقیم و حمایت از طبقه کارگر، به هم ریخته گی و عدم انسجام جنبش های چپ در جهان و مولفه های نیمه ارتجاعی موجود در برخی از آن ها بر شکل گیری مقاومت در برابر این زورگویی و وحشی گری امپریالیسم موثر است.

برای کمونیست ها و طبقه کارگر مصر اما آن چه روشن است سوای پیشرفتگی امپریالیسم نسبت به ارتجاع، راهی ورای این دو است. تلاش برای سازمان دهی مداوم خود و گسترده کردن این سازمان دهی و ایجاد مقاومت رهایی بخش در یک جنگ تمام عیار با ارتش و اخوان المسلمین است.

Check Also

توبه کردن شاعر و ماجرای جوانی ما!

توبه کردن شاعر و ماجرای جوانی ما! پویا عزیزی – بیش از ده سال قبل …

2 comments

  1. Loved the wit in this article! For more on this, click here: DISCOVER MORE. Keen to hear everyone’s views!

  2. priligy over the counter Axitinib is a type of targeted therapy called a tyrosine kinase inhibitor that blocks VEGF specifically

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *