دربارهٔ ترور و تروریسم شخصیت

اگر ادبیات خبری و سیاسی سده اخیر و به‌ویژه دههٔ آخر آن بازبینی شود استفاده از کلماتی همچون ترور و تروریسم شاید بیش از دیگر کلمات صورت گرفته باشد. تعریف عمومی ترور که در فارسی به آن هراس‌انگیزی یا وحشت‌آفرینی هم گفته‌اند این‌طور است: به هرگونه عملکرد یا تهدید برای ترساندن و یا آسیب رساندن به شهروندان، حکومت و یا گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی ترور گفته می‌شود و تروریسم فرایندی است که در آن ترور به‌عنوان سوژه بخشی از زندگی فرد، گروه و یا دولت می‌شود.

 

معنای ترور و تروریسم در طول زمان و با تحولات اجتماعی دگرگون‌شده و شیوه‌های آن نیز تغییریافته است. با پیشرفت تکنولوژی، دیگر نیازی به بمب و داوطلب انتحار نیست. تزریق بدافزاری در برنامه‌های کامپیوتری برای از کار انداختن منابع اقتصادی، نظامی و سیاسی که امکان آن با هزینه ای اندک وجود دارد می‌تواند همان اهداف را عملی کرده و خود نمونه تازه ترور و تروریسم است.

اما ترور شخصیت شاید نمونه‌ای باشد که باوجود پیشرفت تکنولوژیک تغییر چندانی در هویتش احساس نشده است. اگرچه روش‌های اعمال آن و سرعت پیشرفت آن، متفاوت شده اما نهایتاً تغییر ماهوی در آن صورت نگرفته است.

ترور و ترور شخصیت هر دو اگر به‌صورت فرآیندی سامانمند درآیند و به سبکی از رفتار و بخشی از برنامه فرد، گروه یا دولت شوند با مفهوم تروریسم این همان می‌شوند. آنچه سال‌های متمادی است توسط دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی علیه مخالفین و توسط مخالفین علیه افراد به‌کار برده می‌شود.

دستگاه اطلاعات و امنیت ایران امروز پس از دوره‌های متفاوت سرکوب علنی و حذف فیزیکی که هزینه‌های بسیاری را بر او و نظام تحمیل کرده است مسلح‌تر از همیشه به این نمونه از تروریسم است.

 

وفور استفاده از شبکه‌های اجتماعی و سیستم‌های اطلاع‌رسانی زمینه مناسبی برای این نمونه از تروریسم فراهم آورده و به‌سرعت دامنه و اهداف یک عمل را به جامعه گسترش داده و نتیجه گیری می‌کند. دیگر قتل، بازداشت، زندان و اعدام به‌ویژه برای فعالین شبکه‌های اجتماعی و سیاسیون خارج از کشور کارآمدی چندانی نداشته و جز تحمیل هزینه به حاکمیت، قادر به تحقق اهداف آن‌هم نیستند.

یک شایعه برنامه‌ریزی‌شده، یک اتهام بدون سند، یک گفته نامعتبر کافی است چون ویروسی در شبکه‌های ارتباطی رها شود تا به شیوه سلولی گسترش‌یافته و فراگیر شود. تروریسم این‌گونه از واگیر بودن یک عمل ترور درزمینه ارتباطات معنی می‌گیرد.

هدف ترور ایجاد ابهام است. سوژه را در هاله‌ای از مه فرومی‌برد و همه‌چیز را درباره آن به حوزه شک و تردید می‌کشاند. بی‌اعتمادی فراگیری را می‌گستراند که تنها همین نوع از تروریسم در آن دست بالای تحولات را دارد. تروریسم موجود جریان می‌یابد تا سوژه ترور را به‌طور کامل خلع سلاح و منزوی کند. او دیگر نه می‌تواند از خودش دفاع کند و نه حتی اگر دفاع کند می‌تواند در برابر گسترش ویروس ترور کاری از پیش ببرد.

سوژه منزوی‌شده دیگر نه‌تنها از گردونه اعتماد خارج و ایزوله شده و دیگر خطرآفرینی پیشینش را ازدست‌داده است بل که در این شرایط مناسب برخورد نهایی و حذف کلی و مراحل بعدی ترور می‌شود. حالا اگر حاکمیت به او حمله کند در کمال سکوت می‌تواند او را برای همیشه در سکوت کامل دیگران به شیوه‌ای خاموش کند.

تروریسم کلاسیک و حذف فیزیکی هیچ‌گاه نمی‌تواند با تروریسم شخصیت و اشاعه یابی بی‌نظیر آن رقابت کند. نه‌تنها واکنش متقابلی ایجاد نمی‌کند بل که با مه‌گون کردن همه‌چیز و محو شدن اعتماد عمومی به رانه هدایت‌گر سیستم سرکوب مبدل می‌شود.

به‌روشنی می‌توان یکی از عوامل مؤثر در بی‌تفاوتی روزافزون سیاسی و اجتماعی ایران و ایرانی را ترویج فرهنگ تروریسم شخصیت از سوی دستگاه امنیتی حاکمیت دانست. فرهنگی که مخالفین و فعالین نیز از آن بی‌بهره نمانده‌اند و بهره‌وری به حدی از خودکفایی رسیده است که دیگر دستگاه امنیتی جز هدایت موج‌های آن و بهره بردن استراتژیک از آن کار خاصی در این رابطه انجام نمی‌دهد.

کافی است اختلاف‌نظری شکل بگیرد، زنی از شوهر جدا شود، انشعابی صورت گیرد،حرف باب میلی گفته نشود و هریک از این‌ها و هزاران مورد دیگر ربطی به فعالین سیاسی و مدنی داشته باشد. فرهنگ تروریسم کار خود را می‌کند. بدافزار به‌سرعت در همه‌جا پراکنده می‌شود و همه اذهان را که خود آلوده به همان زمینه‌اند فرامی‌گیرد. نیروهای عامل دستگاه امنیتی وارد می‌شوند و موج‌ها را تقویت می‌کنند با هر موجی که تقویت می‌شود بی‌اعتمادی گسترش بیشتری می‌یابد. عوامل دیگری از فعالین ناآگاهانه و براثر عوارض بیماری موج‌های تقویت‌شده را مشروعیت می‌دهند و در چشم به هم زدنی سیستم ایمنی و پاسخگویی دیگر نمی‌تواند کاری از پیش ببرد.

گروه‌های سیاسی، زنان، حامیان حقوق بشر، اقلیتهای جنسی  و هر جمعی که در برابر حاکمیت ایستاده باشد با مجموعه حمله‌هایی به افراد سازنده‌اش تجزیه می‌شود و در حاکمیت مطلق ابهام و بی‌اعتمادی و ترس، دیگر هیچ کاری از پیش نمی‌رود جز خواست سیستم امنیتی.

تروریست شدن به این معنا کار ساده‌ای است اما تروریست نبودن در این فضا و ایستادن در برابر فرهنگ تروریسم خود به‌مثابه ایستادن برگی در برابر باد است وقتی همه تروریست‌ها در اتحادی نانوشته هم‌پیمان‌اند.

Check Also

توبه کردن شاعر و ماجرای جوانی ما!

توبه کردن شاعر و ماجرای جوانی ما! پویا عزیزی – بیش از ده سال قبل …

5 comments

  1. I have been surfing online more than 3 hours today yet I never found any interesting article like yours It is pretty worth enough for me In my opinion if all web owners and bloggers made good content as you did the web will be much more useful than ever before

  2. Mir M, Bergamaschi A, Katzenellenbogen BS, Popescu G dapoxetine priligy uk

  3. Your writing has a way of making even the most complex topics accessible and engaging. I’m constantly impressed by your ability to distill complicated concepts into easy-to-understand language.

  4. Potassium in preventing and treating high blood pressure priligy tablet Effects of Doxorubicin and Tamoxifen 4HT on the Induction of Cellular Senescence in MCF 7 Breast Cancer Cells

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *